حامد طاهری کیا
چکیده
مقالۀ حاضر به مسئلۀ تجربۀ ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه میپردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهشهایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به مسئلۀ تجربۀ ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه میپردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهشهایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت نگرفته است. بهاینترتیب، بررسی موقعیت سیاسی در دانشگاه با مقتضیات زمان حال پیوند میخورد. پژوهش حاضر بعد از رخداد 1388، و برخوردهای امنیتی که با دانشجویان شد، انجام گرفت. بنابراین، برای دانشجویان، تجربۀ موقعیت سیاسی با رجوع به وقایع آن دوران با ترس و سرخوردگی همراه است. به همین منظور، با بررسی سه دانشگاه امیرکبیر، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، و دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران به بررسی مفهوم ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه پرداختهایم. پنجاه مصاحبه از دانشجویان فعال سیاسی، از طیفهای مختلف، و غیرفعال گرفته شده است و در تلاش بودهایم به پرسشهای «مفهوم ترس از موقعیت سیاسی برای دانشجویان چگونه معنی پیدا میکند؟» و «دانشجویان فعال سیاسی چگونه با آن روبهرو شدهاند؟»، پاسخ دهیم. در نتیجهگیری آمده است که خانوادهها مهمترین منبع ایجاد ترس برای فرزندان بهمنظور دورکردن آنان از موقعیتهای سیاسیاند. خانوادهها نگران آیندۀ فرزند خود برای یافتن کار و ادامۀ تحصیلاند. بنابراین، دانشجویان هم، در طول زندگی روزمرۀ خود، در دانشگاه به یکدیگر نسبت به کنش سیاسی هشدار میدهند. اما دانشجویانی که از دروازۀ ترس عبور، و درگیری با موقعیت سیاسی را تجربه کردهاند، همانند غربالی برای ترغیب و برانگیختن دانشجویان برای عبور از ترس خود در برابر موقعیت سیاسی عمل میکنند.
مطالعات فرهنگی
محمد رضایی؛ عباس کاظمی؛ حامد طاهری کیا
چکیده
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ ...
بیشتر
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سیام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیینکننده بود. گروههای سیاسی فعال در فضای دانشگاهها، به دستور دولت تازهتأسیس اسلامی مجبور شدند اتاقها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاهها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیریهای خونینی رخ داد. این بزنگاه تاریخی، دانشگاه را که سنگر آزادی، مقاومت، و انقلاب در برابر رژیم پهلوی تعبیر میشد، وارد دور تازهای از ماهیت سیاسی خود کرد. گویا گفتمان تازهای در حال تولد بود که سالها پس از این برههٔ تاریخی، شکل خاصی از حضور سیاست در دانشگاه را تداوم بخشید؛ بزنگاهی تاریخی برای جایگیری دانشگاه در گفتمان تازه سیاسی. برای بررسی این موضوع، با تکیه بر دو مفهوم «فضای تهی» از بدیو و «تحلیل ریزوماتیک» از دلوز، دادههای مورد نیاز از بایگانیها و روزنامههای آنزمان گردآوری شد و درنتیجه، نشان داده شد که در کدام مناسبات پیچیده و براساس کدام منطق گفتمانی، دانشگاه از نو بازسازی میشود. همچنین این نکته بررسی شد که چگونه دانشگاه، همزمان شاهد شکلگیری دو نقش مهم انقلابزدایی در فضای ملتهب آن زمان ازیکسو و حفظ دانشگاه بهعنوان نهادی سیاسی اما طرفدار و متعهد، از سوی دیگر است.